ستارگان کویر :: 86/9/25:: 10:40 صبح
به بهانه فرا رسیدن عرفه
اَللهُمَّ هذا عَرَفة یَومٌ شَرَّفتَهُ وَ کَرَّمتَهُ نَشَرتَ فیهِ رَحمَتَکَ
دلم هوای باریدن دارد و نمیبارد. بغضم میل شکستن دارد و نمیشکند. میخواهم در ابریترین لحظهها فریاد بزنم و اما باز این اشک است که از جادههاى دل مىگذرد و در کویر نیاز ساکن مىشود . میخواهم امروز زیباترین واژهها را برای دلم بسرایم. میخواهم تمام کلمههایی که مینویسم کبوتر شوند و روی قطرهای شبنم آشیان بگیرند. میخواهم تمام فاصلهها را بشکنم و با تو صمیمیتر شوم، ای آفریدگار آوازهای شکسته! اکنون شکستهترینم ، میخواهم با شکستههای دلم، به سراغ تو بیایم، با زمزمههای پر سوز عرفه در فرازی که مولایم حسین (ع) سر به سوی آسمان، اشک از دیده، حزن در گلو
چنین تو را خوانده است: ای که از هر کسی شنواتری، یا أسرع الحاسبین، یا أرحم الرّاحمین، تو رحیمی،
مهربانی، خدای رحمتی، آفریدگار محمدی، ای رحیم! نیازم رو به درگاه توست و تمنایم به لطف بیمنتهای
توست،
مبادا از درگاهت ناامید بازم گردانی.یارب ! مرا رها کن از هرچه که فردا مرا در نزد حسین(ع) شرمنده میکند، خدایا ! دل سرد سیرم را با خورشید هدایت خود گرم کن، چنان که فردای قیامت، شرمسار نباشم.معبودا !این روزها دلمان به خشکسالى عشق دچار شده است، دلهای عطشانمان را از باران رحمت عرفه سیراب کن
72811